دختری به نام بیتا



با فرزانه رفتیم بیرون آزمایشگاه هم رفتیم که آزمایش گروه خونی بده گروه خونیشA+بودش بعدش رفیم پارک به حساب پیاده روی ولی حسابی هله هوله خوردیم فرزان همش نگران نگاه مردم بودش !راستش من وقتی با کسی حالم خوبه به معنای واقعی لبخند میزنم و اصلا برام مهم نیس بقیه چطور نگام میکنن

شبم با داداشیا رفتیم فیلم گرفتیم باهم دیدیم تخته گاز و داش آکل رو قشنگ بودن دوتاشون


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

سریال هندی دستگاه چاپ روی تی شرت 09118117400 سایت شخصی عماد قلی‌پور :: Emad-Gholipour wikiwiki-web ایران کارآفرین شرکت توسعه تجارت آواتاج firoozrayanhe کولر گازی اجنرال اینورتر jamile21 اخبار سئو ایران و جهان